به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در گفتوگو با شبکه I24NEWS درباره تعهدش به «طرح رژیم صهیونیستی کامل» که شامل کرانه باختری و بخشهایی از اردن، سوریه، لبنان و مصر میشود، موجی از خشم در جهان عرب برانگیخت.
رژیم صهیونیستی به پشتوانه حمایتهای مستمر غرب مترصد آن است طرح «از نیل تا فرات» را با زور به عنوان تحولات نظم جدید بین الملل به کشورهای منطقه تحمیل کند
وزارت امور خارجه اردن این اظهارات را افزایش تحریکآمیز و خطرناک، تهدیدی علیه حاکمیت کشورها و نقض حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد دانست. وزارت امور خارجه قطر نیز در بیانیهای شدیداللحن، این گفتهها را «گسترش رویکرد اشغالگرانه مبتنی بر تکبر» خواند که بحرانها و درگیریها را شعلهور میکند و آشکارا به حاکمیت کشورها، قوانین بینالمللی و قطعنامههای مشروع بینالمللی لطمه میزند.
عربستان و جاسم البدوَی، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس نیز اظهارات نتانیاهو را محکوم کردند. مصر اعلام کرد، از رژیم صهیونیستی درباره این ایدئولوژی توضیح میخواهد.
محمدعلی بصیری، تحلیلگر مسائل بینالملل درباره بیانیه شدیدالحن عربستان به اظهارات نتانیاهو مبنی بر تعرض آشکار رژیم صهیونیستی به حاکمیت کشورها به «راهبرد معاصر» گفت: با وجود اینکه در ظاهر رژیم صهیونیستی از نظر مساحت جغرافیایی کوچک است و با اشغالگری به این موقعیت دست یافته است و مخالفانی دارد، اما واقعیت اینکه رژیم صهیونیستی امپراتوری مالی، امنیتی و نظامی دنیای غرب اعم از آمریکا و ناتو در منطقه است.
وی افزود: رژیم صهیونیستی را می توان به پادگانی تشبیه کرد که از درون نقشی دموکراتیک ایفا می کند، اما از زمان تأسيس رژیم جعلی تاکنون نقش نماینده استعمار را به صورت مستقیم در منطقه ایفا کرده و این موضوع را با راه اندازی جنگ و تنش منطقهای در چند دهه اخیر نشان داده است.
تحلیلگر مسائل بینالملل عنوان کرد: رژیم صهیونیستی به واسطه حمایت های آمریکا و دنیای غرب چند دهه اخیر عمدتاً توانسته است اعراب را شکست دهد، بنابراین امروز به پشتوانه حمایتهای مستمر غرب مترصد آن است طرح «از نیل تا فرات» را با زور به عنوان تحولات نظم جدید بین الملل به کشورهای منطقه تحمیل کند، بهویژه مایل به عملیاتی کردن آن در غرب آسیاست.
بصیری گفت: بحث طرح صلح ابراهیم نیز بخشی از این موضوع است، اما تاکنون کشورهای منطقه سه نوع برخورد نسبت به زیاده خواهی و تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی از خود نشان داده است. جریان نخست که با ایده «خاورمیانه جدید» رژیم صهیونیستی و طرح صلح ابراهیم به صورت آشکارا مبارزه از نوع نظامی دارد، محور مقاومت است که تنها راه مهار این رژیم را کوتاه کردن دست آنها از منطقه میداند، لذا این جریان بیشترین درگیری با رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود دارد.
وی تصریح کرد: تفکر دوم در برابر ایده های رژیم صهیونیستی به نوعی گفتمان تسلیم را برگزیده است، زیرا نمی تواند یا نمی خواهد در برابر رژیم صهیونیستی دست به اقدامات نظامی بزند و معتقد است در برابر آمریکا و صهیونیسم شکست می خورد. پرچمداران گروه دوم، جریان کمپ دیوید مانند مصر، اردن یا امارات هستند.
بصیری گفت: جریان سوم که مانند عربستان تفکر بینابینی در برابر رژیم صهیونیستی انتخاب کرده اند، معتقد به مقاومت مسلحانه و تسلیم صددرصدی نیستند، بنابراین به دلیل ارتباط با آمریکا تلاش می کنند مواضع دیپلماتیک محتاطانه اتخاذ کنند تا جایی که بهطور رسمی در اشغال و زیر پرچم رژیم صهیونیستی قرار نگیرند.
وی یادآور شد: موضع کنونی عربستان، قطر و ترکیه را می توان جزیی از گفتمان بینابینی عنوان کرد. این کشورها در عین حال که مقاومت مسلحانه و ایستادگی را هزینه زا می دانند و قبول ندارند، در عین حال تسلیم و پذیرش صد درصدی در برابر رژیم صهیونیستی را نیز نمی پذیرند، بنابراین بین مقاومت مسلحانه و تسلیم، موضع گیری هایی اتخاذ می کنند که به نوعی تشر دیپلماتیک با تأکید بر کاهش روابط اقتصادی با صهیونیسم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: این سه جریان هر کدام به نوعی موضع گیری، انتقادات و برخوردهایی با رژیم صهیونیستی دارند، اما اینکه گمان کنیم دو جریان آخر در برابر رژیم اشغالگر قدس موضع مقاومت بگیرند یا از محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی حمایت کنند، اینگونه نیست. شواهد نشان داده است آنها با محور مقاومت که تنها راه برخورد با رژیم صهیونیستی را مقاومت می دانند همراهی نمی کنند. شاهد این ادعا نیز همراهی نکردن با محور مقاومت در 40 سال گذشته و در درگیری های 20 ماه اخیر است.